نام درس | تعداد واحد | نام درس | تعداد واحد |
---|---|---|---|
مهندسی مالی | 3 | مدلهای انتخای سبد سرمایه گذاری | 3 |
فرایندهای تصادفی | 3 | مدیریت و تحلیل ریسک مالی | 3 |
نام درس | تعداد واحد | نام درس | تعداد واحد |
---|---|---|---|
برنامه ریزی استراتژیک | 3 | بازارهای مالی با درآمد ثابت | 3 |
فرایندهای تصادفی پیشرفته در مهندسی مالی | 3 | بازارهای مالی اسلامی | 3 |
اقتصاد سنجی | 3 | مدیریت سرمایه گذاری | 3 |
تصمیم گیری با معیارهای چندگانه | 3 | سریهای زمانی مالی | 3 |
طراحی و پیاده سازی سیستمهای پشتیبانی محاسبات مالی | 3 | سیستمهای خبره در تصمیمگیری مالی | 3 |
بهینه سازی تصادفی | 3 |
به نام خدا
قسمت اول
معرفی رشته :
به نام خدا
قسمت اول
این اصول برای تمام علوم اعم از انسانی ، فنی مهندسی ، پزشکی ، هنر قابل استفاده است.
مقاله علمی معمولاً در نتیجه پژوهش منطقی، ژرف و متمرکز نظری، عملی یا مختلط، به کوشش یک یا چند نفر در یک موضوع تازه و با رویکردی جدید با جهت دستیابی به نتایجی تازه، تهیه و منتشر میگردد. (اعتماد و همکاران، 1381، ص2) چنین مقالهای در واقع گزارشی است که محقق از یافتههای علمی و نتایج اقدامات پژوهشی خود برای استفاده سایر پژوهشگران، متخصصان و علاقهمندان به دست میدهد.
تهیه گزارش از نتایج مطالعات و پژوهشهای انجام شده، یکی از مهمترین مراحل پژوهشگری به شمار میرود؛ زیرا اگر پژوهشگر نتواند دستاوردهای علمی خود را در اختیار سایر محققان قرار دهد، پژوهش او هر اندازه هم که مهم باشد، به پیشرفت علم کمکی نخواهد کرد؛ چون رشد و گسترش هر عملی از طریق ارائه و به هم پیوستن دانشِ فراهم آمده از سوی فردفرد اندیشمندان آن علم تحقق مییابد.
همان طور که پژوهشگر پیش از اقدام به پژوهش، نیازمند توجه و بررسی یافتههای علمی پژوهشگران قبل از خود است تا بتواند یافتههای علمی خود را گسترش بخشد، دیگران نیز باید بتوانند به یافتههای پژوهشی او دسترسی پیدا کنند و با استفاده از آنها فعالیتهای علمی خود را سازمان داده، در ترمیم و تکمیل آن بکوشند.
از امتیازهای مهم یک مقاله میتوان به مختصر ومفید بودن، بِروز بودن و جامع بودن آن اشاره کرد؛ زیرا محقق میتواند حاصل چندین ساله پژوهش خود در یک رساله، پایاننامه، پژوهش، یا حتی یک کتاب را به اختصار در یک مقاله علمی بیان کند تا پژوهشگران دیگر بتوانند با مطالعه آن مقاله از کلیات آن آگاهی یابند و در صورت نیاز بیشتر، به اصل آن تحقیقات مراجعه کنند.
بدین منظور، امروزه نشریات گوناگونی در زمینههای مختلف علمی- پژوهشی نشر مییابد و مقالههای به چاپ رسیده در آنها، اطلاعات فراوانی را در اختیار دانش پژوهان قرار میدهند. لازم است محققان با شیوه تدوین مقالات علمی آشنا باشند تا بتوانند با استفاده از شیوههای صحیح، با سهولت، نتایج تحقیقات و مطالعات خود را به صورت مقاله در اختیار علاقهمندان قرار دهند.
نوشتن مقاله مستلزم رعایت اصولی در ابعاد مختلف محتوایی، ساختاری و نگارشی است.
به ادامه مطلب مراجعه شود(کلیک نمایید)
ادامه مطلب ...به نام خدا
مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار(Business Process Reengineering)
مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار(BPR)، به معنای تفکر مجدد، بازطراحی رادیکالی(اساسی) فرآیندهای کسب و کار ،جهت بهبود چشمگیر براساس شاخص های کلیدی عملکرد (هزینه، کیفیت و سرعت و ...) است. ایده باز مهندسی فرآیند عبارت است از : کسب و کار موثرتر و کارآمد تر ، انعطاف پذیری و پاسخگویی بیشتر سازمانها برای سهام داران، مشتریان و کارمندان سازمان. به خدمت گرفتن ساختار سازمانی برای تسهیل گردش کار به شکل نابتر*(Leaner) و مناسبتر(Fitter) و در نهایت تولید و خدمت رسانی بهتر سازمانهاست.
* شیوه ساخت Lean، اصول بهبود مداوم بر پایه "حذف زواید" (عوامل اتلاف هزینه و زمان ) فرآیند است.
جنبش BPR با انتشار عمومی دو مقاله در سال ۱۹۹۰ شکل گرفت.Thomas H.DavenPort و James R.Short در این مقالات اظهار داشتند که طراحی مجدد فرآیند و استفاده از IT میتواند سازمانها را متحول و فرآیندهای کسب و کار را به طرز چشمگیری بهینه سازی کند. آنها BPR را "تحلیل و طراحی گردش کار و فرآیندها درون و میان سازمانها" تعریف کردند و ترکیب IT و طراحی مجدد کسب و کار را به این شیوه ، مهندسی صنایع جدید لقب دادند.
به نام خدا
۱- تغییر طرح محصول
۲- اضافه کردن و تولید محصول جدید
۳- بزرگتر کردن یا کوچکتر کردن دپارتمانها
۴- تغییر مکان یک بخش
۵- افزودن یک بخش جدید
۶- جایگزینی و تعویض دستگاههای قدیمی
۷- تغییر در روش تولید
۸- کاهش هزینه
۹- طراحی و احداث یک کارخانه جدید
طرح یا پروژه ، ایده یا پیشنهادی است که به صورت مجموعه ای از کارها و عملیات مطرح می شود.
درباره پروژه تعریفی به شرح ذیل می توان عنوان نمود :
پروژه
، متشکل از فعالیتهای منطقی و مرتبط به یکدیگر است که زیر نظر یک مدیریت و
ارگان اجرائی مشخص ، برای تامین هدف یا هدفهایی مشخص ، در چارچوب برنامه
زمانی و بودجه از پیش تعیین شده ای اجرا می گردد .
به طور کلی ،
هدفهای اصلی پروژه ها ، کیفیتها یا کمیتهایی هستند که اگر هم به طور مستقیم
قابل سنجش و اندازه گیری نباشند ، مقدار یا کیفیت و چگونگی آنها ، هم قبل و
هم بعد از اجرای پروژه ، از طریق سنجش و اندازه گیری متغیرها ، پدیده ها و
شاخص ها ، به طور غیر مستقیم قابل اندازه گیری است . هدفهای فرعی یا مقاصد
پروژه ، غالباً کمیتها و پدیده هایی هستند که به طور مستقیم قابل سنجش و
اندازه گیری هستند و دسترسی به مقادیر آنها ، موجب تشخیص مقادیر هدفهای
اصلی پروژه می شود .
پروژه
را برحسب هزینه ، موضوع ، اندازه یا حجم و حیطه تاثیرگذاری آن ، به گروههای
مختلفی تقسیم کرده اند . برخی از انواع پروژه ها عبارتند از :
* پروژه احداث و تجهیز کارخانه
* پروژه احداث و تجهیز یک بیمارستان
* پروژه ایجاد خط تولید یک محصول جدید
* پروژه تغییر تکنولوژی تولید یک محصول
* پروژه بازسازی و اصلاح تشکیلات اداری
* پروژه طراحی و ایجاد یک سیستم اطلاعاتی
* پروژه تحقیق و توسعه
هر
پروژه ، یک دوره زندگی مشخص دارد . دوره زندگی پروژه ، از ابتدا تا انتها ،
از مراحل قابل تشخیص و قابل تعریفی تشکیل شده است . در هریک از مراحل
اجرای یک پروژه ، بنا بر موضوع ، نوع ، طبیعت و اندازه آن ، کارها و
فعالیتهای گوناگونی انجام می شود. از این رو ، مراحل زندگی هر پروژه ، ممکن
است با سایر پروژه ها متفاوت باشد .
هر پروژه در یک تقسیم بندی
عمومی ، دارای مراحل بررسی ، تعریف ، طراحی ،ساخت یا اجرا، نصب و راه
اندازی و بهره برداری و ارزیابی است .
منشور
پروژه می تواند به عنوان یک چراغ سبز جهت حرکت رو به جلوی پروژه در نظر
گرفته شود. فعالیت های پروژه می توانند به محض اینکه منشور پروژه تهیه و
تأیید گردید آغاز شوند. هدف این سند مشخص کردن دلایل و اهداف انجام پروژه،
مواردی که در محدوده و یا خارج از محدوده هستند و مهم تر از همه بودجه
پروژه و افرادی که اختیار هزینه کردن این منابع را دارند است.
منشور
پروژه همچنین نقش یک نیروی ثبات دهنده را نیز بازی می کند. ممکن است تیم
پروژه به این فکر باشد که بخش هایی از پروژه را نیمه کاره رها کرده و یا
بخش هایی را حذف کند. این افکار و نظرات موجب ایجاد خزش محدوده بر اساس
نظرات شخصی افراد می گردد. منشور پروژه می تواند به عنوان یک نقطه مرجع
برای هدف اصلی پروژه باشد تا پروژه قربانی خزش محدوده نگردد.
برنامه زمانبندی پروژه سند مهم بعدی برای اجرای بهینه پروژه است. تعریف اصلی پروژه (یک تلاش موقت با یک شروع و پایان مشخص که برای رسیدن به اهداف یکه انجام می شود) درباره اهمیت برنامه زمانبندی صحبت می کند. برنامه زمانبندی زمان شروع و پایان پروژه را مشخص کرده و پروژه را به فازها و سپس فعالیت ها می شکند. به هر فعالیت زمان، منبع و وابستگی نسبت به فعالیت های دیگر تخصیص داده می شود. سپس این سند به عنوان خط مبنای مقایسه پیشرفت واقعی و برنامه ای مد نظر قرار می گیرد.
بسیار
مهم است که همه افراد از وضعیت پیشرفت فعالیت های پروژه آگاه باشند.
بهترین راه برای این کار توزیع گزارش وضعیت پروژه است. یک گزارش وضعیت باید
شامل جواب سوال های زیر باشد:
• پس از گزارش قبلی چه فعالیت هایی در پروژه به اتمام رسیده اند؟
• پس از این چه فعالیت هایی باید انجام شوند؟
• چه فعالیت هایی در انتظار به اتمام رسیدن هستند؟
• آیا پروژه به مورد خاصی نیاز دارد که درباره آن بحث شود؟
یک
گزارش وضعیت پروژه نباید پیچیده بوده و باید به سادگی قابل فهم باشد. بهتر
است که در گزارش از رنگ های معنی دار استفاده شود تا در یک نگاه اطلاعات
اصلی را به خواننده منتقل کند. اگر یک مدیر اجرایی وضعیت بخشی از پروژه را
سبز ببیند به آن زیاد فکر نخواهد کرد و وقت و انرژی خود را صرف بخش هایی از
پروژه خواهد کرد که در گزارش دارای رنگ زرد یا قرمز هستند.
وظیفه
شما به عنوان مدیر پروژه به اتمام رساندن پروژه است. اما همیشه نیروهایی
در کار است که شما را از اتمام کار بازمی دارد. این نیروها به عنوان ریسک
شناخته می شوند. این ریسک ها می تواند از بیمار شدن یک نیرو گرفته تا عدم
ادامه همکاری یکی از تأمین کنندگان گسترده باشد.
شما باید این ریسک ها
را به صورت نظم یافته جمع آوری کرده و از تبدیل شدن آنها به مشکلات بزرگ
جلوگیری کنید. این ریسک ها را در فرم های ثبت ریسک بنویسید و بر اساس
احتمال وقوع و تأثیر آنها بر پروژه دسته بندی کنید. سپس برای هر ریسک
استراتژی پاسخ تدوین کرده تا حتی الامکان از وقوع آن جلوگیری کنید.
آخرین سندی که هر پروژه باید داشته باشد برنامه ارتباطات است. کارهای زیادی در طول اجرای پروژه انجام می شود و این بسیار سخت است که به یاد داشته باشید چه کسی از چه چیزی باید اطلاع داشته باشد و چه زمانی به اطلاعات نیاز دارد. یک برنامه ارتباطات فکر شده عدم هماهنگی ها را به حداقل رسانده و همه افراد را در سطح آگاهی مورد نظر نگه می دارد.
در اینجا بر روی فرایند ذخیره شده در کامپیوتر، تغییرات لازم صورت میگیرد تا کار سادهتر، اثربخشتر و سریعتر انجام شود؛ 2- CIM و سیستمهای کنترل عدهی: NC روشهایی جهت کنترل ماشین و فرایندها ارائه میدهد و خودش روش فرایند تولید نیست؛ 3- CIM و روباتها:در چنین سیستمهایی انعطافپذیری قابل توجهی وجود داشته،قابل کاربرد در شرایط عدم اطمینان نیز هستند؛ 4- CIM و کنترل موجودی،کنترل موجودی اولین فعالیتی بود که مکانیزه گشت لکن باتوجه به ارتباط دادههای مختلف،کلیه عملیات فروش، تولید،مالی و غیره را در برگرفت؛البته با این ایده اصلی که«اطلاعات مشترک مورد استفاده کلیه فعالیتها قرار گیرد». 5- CIM و نیروی انسانی:اگرچه CIM ها کاملا اتوماتیک هستند،لکن برای مدیریت،نگهداری و تعمیرات،برنامهنویسی و سایر خدمات به پرسنل نیز نیاز دارند؛
6- CIM و حملونقل مواد:در CIMS دو نوع سیستم حملونقل اولیه و ثانویه مطرح است که منجر به انعطافپذیری بیشتر،استفاده بهینه از فضا،کاهش ضایعات حملونقل و غیره میشوند، 7- CIM و کیفیت:در این دیدگاه کیفیت عبارت است از تطابق مداوم با انتظارات مشتری باتوجه به هرینه آن؛ 8- CIM و ارتباطات:ارتباطات عبارت است از انتقال داده بین اجزاء سیستم؛
در یک کارخانه برای اجرای CIMS در کنار داشتن حمایت کلیه دستاندرکاران،خصوصا مدیران و آموزش به کارگیری کامپیوتر و با در نظر گرفتن استراتژیها،رقابت،پیشینههای تجاری، فنی و انسانی مراحل زیر طی میشود:
برنامهریزی درآوردن نیازها آمادهسازی محیطی اجرا پشتیبانی اجرای موفقیتآمیز(بازگشت سرمایه بالا)
و البته مسلم است که در دنیای امروز CIM حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
مقدمه
امروزه در سیستمهای مدیریت تولید (MANUFACTURING MANAGEMENT SISTEMS) تکامل به منزله تلاش در جهت یکپارچهسازی تجارت و سیستمهای مدیریت با فعالیتهای مهندسی و سطح کارخانه است. (شکل 1)به عبارت دیگر سیستمهای یکپارچه تولیدی کامپیوتری میتوانند به عنوان عملکردهای مواد و اطلاعات مطرح باشند.در مثلث به تصویر کشیده شده در شکل(1)منظور از CAD طراحی به کمک کامپیوتر CAMṣ(COMPUTER AIDED DESIGN) تولید به کمک کامپیوتر (COMPUTER AIDED MANUFACTURICG) و CAE انجام فعالیتهای مهندسی به کمک کامپیوتر (COMPUTER AIDED MANUFACTURING) است.
قتی که بحث تولید یک محصول پیش میآید،میتوان با کمک سیستم CAD آن را به روط مشخص ترسیم کرد.پس از آنکه شئی مذکور کاملا از جنبه ریاضی در CAD تعریف گردید، CAE به عنوان شبیهسازیکننده قطعات متحرک و تحلیلگر تاثیر شوکها و بارهای متفاوت ممکن عمل میکند.سپس در CAM اطلاعات موارد مختلف و خصوصیات مواد اولیه به سیستم برنامهریزی و تجارت (BUSINESS PLANNING SYS.) فرستاده میشود تا جهت تهیه مواد اولیه مورد نیاز تولید اقدامات لازم در پیشگرفته شود.
بنابراین CIMS نه تنها رابط فیزیکی بسیاری از کامپیوترهای موجود در درون شرکت است، بلکه یک عملگر مدیریتی همهجانبه برای دادهها،اطلاعات و به طور کلی شرکت از طریق تشخیص ارتباط ما بین نواحی وابسته به یکدیگر و قرار دادن آنها در مسیر سوددهی است.در شکل(به تصویر صفحه مراجعه شود) (2)نشان داده شده است که با اضافه کردن فعالیتهای تجاری به مجموعه CAD/CAM ،یک CIMS باسیکل جریان کار نشان داده شده در شکل(3)خواهیم داشت.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) به طور کلی فرایند به کارگیری CIMS به صورت ذیل طبقهبندی شده است:
*استفاده بیشتر از ماشین آلات؛ *کاهش نیروی کار مستقیم و غیرمستقیم؛ *کاهش زمان تحویل تولید؛ *پایین آمدن سطح موجودی در جریان؛ *انعطافپذیری در برنامهریزی؛ *کاهش ضایعات ناشی از حملونقل به مقدر قابل توجه؛ *بالا رفتن درجه قابلیت اطمینان محصولات؛ *قابلیت کارکرد تمام نور(24 ساعته).
در این مقاله در بخش دوم جایگاه کامپیوتر در این سیستمها بررسی میشود.بخش سوم رابطه بین CIMS و عملیات تجاری مختلف مورد بررسی قرار میگیرد.از آنجا که در تدوین این مقاله نگرش کاربردی بوده است.بخش چهارم به اجرا و مراحل اجرای CIMS اختصاص دارد.در بخش پنجم نیز به نتیجهگیری اختصاص یافته است.
2-جایگاه کامپیوتر در یک CIMS
در سیستمهای CIM کامپیوتر دارای دو خصوصیت قدرتمند است:
الف)انعطافپذیری در برنامهریزی موارد متغیر به صورت بیواسطه و مستقیم؛ ب)بهینهسازی لحظهبهلحظه به صورت بیواسطه و مستقیم.
این دو خصوصیت نه تنها برای اجزا سختافزاری سیستم بلکه برای اجزا نرمافزاری آن و نه تنها برای قسمتهای مختلف فعالیت تولید بلکه برای کلیه سیستم تولید است.
کامپیوتر در یک CIM فعالیتهای زیر را انجام میدهد:
*کنترل ماشین؛این فعالیت غالبا با به کارگیری CNC صورت میگیرد؛ *کنترل عددی مستقیم (DNC) ؛ *کنترل تولید؛در منطقه بارگزاری و باربرداری یک واحد ورود اطلاعات (DATA ENTRY UNIT) یا به عبارتی یک DEU برای برقراری ارتباط ما بین کامپیوتر و اپراتور قرار داده شده است. *کنترل ترافیک؛کنترل ترافیک از طریق کلیدهایی که در نقاط انشعابی و نقاط مستهلک شده واقعند صورت میگیرد؛ *کنترل رفتوآمدها (SHUTILE CONTROL) ؛هر سیستم رفتوآمد باید با سیستمهای یکپارچه تولید کامپیوتری هم رابط فیزیکی کامپیوترهای موجود در شرکت است و هم ارتباطات سود بخشتری بین نواحی وابسته ایجاد میکند.
سیستم حملونقل سازگار بوده با عملکرد ماشینهای مربوطه تطابق زمانی داشته باشد؛ *نظارت بر سیستم حملونقل؛ *کنترل ابزار؛این فعالیت به معنی دنبال کردن رد ابزارآلات در هر ایستگاه و نظارت بر طول عمر ابزارهاست؛ *نظارت و گزارشدهی از سیستم عملکرد.
3- CIMS و عملیات تجاری
در این بخش جایگاه عوامل تجاری مختلف در CIMS مورد بررسی مختصر قرار میگیرد. عوامل تجاری بررسی شده عبارتند از:
3-1)برنامهریزی فرایند به کمک کامپیوتر (COMPUTER AIDED PROCESS PLANNING) یا CAPP ؛ 3-2)سیستمهای کنترل عددی (NUMERICAL CONTROL SYS.) ؛ 3-3)روباتها (ROBOTICS) ؛ 3-4)کنترل موجودی (INVENTORY CONTROL) ؛ 3-5)نیروی کار (HAMAN LABOUR) ؛ 3-6)حملونقل مواد (MATERIAL HANDLING) ؛ 3-7)کیفیت (QUALITY) ؛ 3-8)ارتباطات (COMMUNICATIONS) .
اکنون به شرح یکایک این فاکتورها پرداخته میشود. 3-1برنامهریزی فرایند به کمک کامپیوتر
برای سادهسازی فعالیت برنامهریزی فرایند و انجام این فعالیت به صورت کارآتر و موثرتر میتوان از کامپیوتر کمک گرفت.برنامهریز از طریق CAPP میتواند برنامهها مناسب را انتخاب کرده،تغییرات لازم را-بسته به نیاز-بر روی آن انجام دهد.بنابراینجایگاه CAPP -با هدف بالا بردن بهرهوری-ضرورتا ما بین CAD و CAM و مرتبط با تکنولوژی گروهی (GROUP TECHNOLOGY) یا به عبارتی GT است. CAPP همچنین به عنوان پرازشگر و سادهکننده پروندههای عملکردهای مدیریتی به کار میرود و جوانب دفتری کار برنامهریزی فرایند را سریعتر پیش میبرد و البته کارآتر.به طور کلی در برنامهریزی فرایند تعاریف قطعات،فرایندهای تولید،ماشینآلات و...به سیستم کامپیوتری وارد میشود و سیستم برنامه فرایند جدیدی را به عنوان خروجی ارائه میدهد.این برنامه ربطی به برنامههای اولیه نداشته و از نظر تئوریک، پیشینه برنامهها محدود نمیشود.
به کارگیری CAPP فواید بسیاری دارد؛ منجمله آنکه به تولیدکننده کمک میکند با استفاده بهتر از تجهیزات سرمایهای خود،کاهش هزینههای تولید و زمانهای تحویل را نیز به همراه داشته باشد.لازم به ذکر است که در محیطی که CAM کاملا به کار گرفته شده است،فرایندهای(به تصویر صفحه مراجعه شود) تولید اتوماتیک در حال جریان میتواند بخشی از CIM محسوب شوند که در آنها تمامی طرحها و فعالیتهای تولید با سیستمهای کامپیوتری مرتبطند.
3-2 CIM و سیستمهای کنترل عددی
در محیط CIM ،سیستمهای اتوماتیک قابل برنامهریزی روشهایی برای تعدیل سرمایههای اطلاعاتی و سرمایههای ثابت شرکت تولیدی ارائه میدهند.
امروزه قابلیت درک تغییرات روی داده در تولید برای همه سطوح مدیریت حائز اهمیت است.بدین منظور لازم است اطلاعات دقیق و به موقع از فرایندهای تولید جاری و استانداردهای صننعتی و شرکتی به کار گرفته شده در رابطه با دادهها و تکنولوژی در دسترس باشند.هم استانداردها و هم اطلاعات(کیفیت و در دسترس بودن آنها)نکات کلیدی سیستمهای NC موفق هستند.اساس مدیریت منابع اطلاعاتی لازم برای پشتیبانی از محیط CIM در شکل(4)نشان داده شده است.
به طور کلی منظور از کنترل عددی،کنترل فرایندها با به کارگیری ارقام و نمادهاست.این نکته بسیار حائز اهمیت است که NC روشهایی برای کنترل ماشینها و فرایندها ارائه میدهد و به خودی خود روش فرایند تولید نیست.در این راستا-منظور روش فرایند تولید است- CNC ها، DNC ها،سنسورها،و اتوماسیون انعطافپذیر (FLEXIBLE AUTOMATION) به کار گرفته شدهاند.
انعطافپذیری مورد انتظار اتوماسیون قابل برنامهریزی سطح کارخانه،از برنامهریزی استراتژیک حاصل میشود.درحالیکه سیستمهای اتوماتیک با حد اعلای پتانسیل خودکار میکنند،مدیریت بحران-قاعدهای که در بسیاری از واحدهای تولیدی وجود دارد
به نام خدا
اصول مدیریت تیلور