این واژه مخفف عبارت Customer Relationships Management به معنای مدیریت ارتباط با مشتریان می باشد.
CRM به عنوان ابزار تکنولوژیکی قوی به کمک شما آمده و درجمع آوری اطلاعات
شما از مشتریان ، افزایش سرعت عمل شما در پاسخگویی به آنها که در نهایت به
جلب رضایت مشتریان خواهد انجامید وافزایش میزان فروش کمک خواهد کرد.
در
یک عبارت خلاصه تر می توان گفت CRM خود تخصصیست که در آن سه عامل مشتری ،
فرآیندها و تکنولوژی به موازات هم و همه در جهت رسیدن به هدفی واحد که
بهینه سازی ارتباط مشتریان با یک سازمان یا واحد تولیدی می باشد در حرکتند.
CRM
یا همان مدیریت ارتباط با مشتریان میباشد که یک استراتژی تجاری طراحی شده
ای است تا از هزینه ها کاسته و باعث افزایش منافع یک سازمان در راستای
استحکام وفاداری به مشتریان باشد .
یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان
درست ، اطلاعاتی از تمامی منابع داخلی و منابع مرتبط خارجی یک سازمان برای
پشتبانی کردن یک مشتری به همراه خواهد داشت.
CRM مشتریان را در یک سیستم یکپارچه بازاریابی ، فروش و پشتیبانی در هر
نقطه ای که قرار دارند پوشش میدهد و در سریعتر رسیدن در اهداف های نهایی
یک سازمان در این سه هدف یاری خواهد داد .
سه عنصر اصلی در یک CRM موفق وجود دارد 1: افراد 2: روند کار 3: تکنولوژی یا فن آوری
سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان در قالب یک نرم افزار به معنای مفهوم ارتباطات داخلی و خارجی یک سازمان ، برمحور فلسفه مشتری مداری در کل امور یک سازمان تاکید و هدایت آن را به عهده میگیرد.
بالا بردن سطح فروش با استفاده از تاکتیتهای استراتژی بازرایابی و فروش برای بوجود آوردن سطح رقابتی برای اعضای یک سازمان از مزایای دیگر استفاده یک CRM در سازمان ها و شرکت ها میباشد .
CRM یک استراتژی برنامه ریزی شده است که با آموزش دادن و هدایت کردن کارمندان به شما نحوه چگونگی درک و فهم نیاز های بیشتر مشتریان را آموزش داده تا روابط افراد یک سازمان و مشتریان آن را استحکام بیشتری ببخشد د .
به نام خدا
مقاله نویسی از ابتدا تا زمانی که مقاله چاپ برسد، شامل 5 مرحله اساسی زیر است:
مرحله اول: پژوهش و طراحی مقاله
مرحله دوم: نگارش مقاله
مرحله سوم: انتخاب مجله و ویرایش مقاله
مرحله چهارم: ارسال مقاله
مرحله پنجم: فرآیند داوری و بازنگری مقاله
در قدم اول باید دادههای خام مقاله را فراهم کرد که مواد خام
مقاله از دل پژوهش علمی استخراج میشود. یک پژوهش ممکن است یافتههای
متعددی داشته باشد. مثلا یک تحقیق در مورد عوامل موثر بر میزان تمایل افراد
جامعه به کسب مدارج بالای علمی ممکن است یافتههای مختلفی در زمینه مسایل
اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داشته باشد. اما یک مقاله باید فقط و فقط یک
ایده مشخص و محدود داشته باشد. این اولین قدم در طراحی مقاله است. یعنی
مشخص کنیم که این مقاله در یک جمله چه حرف جدیدی را به متخصصین یک حوزه
نظری خاص ارائه میکند که این متخصصین این مطلب را تاکنون نمیدانستهاند.
مثلا ممکن است مقاله ما به «اساتید جامعهشناسی آموزش» این مطلب را بیان
کند که «میزان اقبال عمومی به فراگیری سطوح علمی بالاتر رابطهای معنیداری
با نقش پژوهش در حل مشکلات جامعه ندارد.» این یافته (با فرض اینکه جدید
است) یکی از تئوریهای رایج جامعهشناسی آموزش که میگوید« بین نیاز جامعه
به توسعه مبتنی بر دانش و اقبال عمومی به فراگیری دانش همبستگی وجود دارد»
را به چالش میکشد. همانطور که در این مثال دیدیم، مقاله ما ممکن است تنها
بخشی از تحقیق ما را در بر گیرد. اما قطعا یک یافته خیلی ارزشمند را شامل
میشود که برای متخصصین حوزه تحقیقاتی ما جدید و مهم به شمار میآید.
همچنین مشخص است که این یافته ما چگونه یافتههای قبلی متخصصین این حوزه را
نقد، تکمیل و یا بهبود میبخشد. خوب پس اگر به سه سوال زیر پاسخ دهیم،
عملا مقاله خودمان را طراحی کردهایم.
1.سوال اساسی مقاله ما چیست؟ چه ادعایی میخواهیم بکنیم؟ (ایده مقاله)
2.چگونه این سوال را میخواهیم پاسخ بدهیم؟ (متدولوژی مقاله)
3.پاسخ دادن به این سوال چگونه یافتههای متخصصین حوزه تخصصی ما را نقد، تکمیل و یا بهبود میبخشد؟ (نوآوری مقاله)
وقتی
که طراحی مقاله مشخص شد(پاسخ به سه سوال بالا)، باید مقاله را بر اساس
ساختار استانداردی که دارد بنویسیم. ساختار استاندارد مقاله شامل چکیده،
مقدمه، مرور ادبیات، متدولوژی، یافتهها و تحلیل و بالاخره بحث و
نتیجهگیری است. همه این بخشهای مقاله باید حول این سه سوال اساسی مقاله
نوشته شود. عملا هیچ مطلبی در مقاله نباید ذکر شود مگر اینکه مرتبط با این
سه سوال اساسی باشد. چکیده قرار است که خلاصه کل مقاله باشد. در مقدمه ایده
اساسی مقاله و ضرورت پاسخ به آن را بیان میکنیم. در مرور ادبیات کارهای
مرتبط قبلی در خصوص ایده اصلی مقاله را بررسی میکنیم و مبانی لازم برای
مقاله خودمان را استخراج میکنیم. در بخش متدولوژی، نحوه پاسخ به سوال
اساسی مقاله را تشریح میکنیم. در بخش یافتهها و تحلیل، نتایج مرتبط به
دست آمده از تحقیق را که به ما کمک میکنند پاسخ مقاله را بیابیم، بیان
میکنیم. و بالاخره در بخش بحث و نتیجهگیری توضیح میدهیم که یافتههای ما
چه پاسخی را به سوال مقاله داده و این پاسخ چگونه یافتههای قبلی در این
زمینه را نقد، تکمیل و یا اصلاح میکند. وقتی که محتوای خام مقاله را
نوشتیم، باید مجلهای را که میخواهیم مقالهمان را به آن ارسال کنیم
انتخاب کنیم. این مجله باید به نحوی انتخاب شود که موضوع مقاله ما جزء حوزه
تخصصی مورد پوشش آن مجله باشد. علاوه بر این، سطح مجله نباید خیلی بالاتر
یا پایینتر از سطح مفاله کیفی ما باشد. ملاحظات دیگری مانند گرایشهای
نظری و متدولوژیکی مجله میتواند به انتخاب مجله کمک کند. مثلا بعضی از
مجلات بیشتر تمایل دارند که مقالات کمی را چاپ کنند تا مقالاتی که از
روشهای تحقیقی کیفی استفاده کردهاند. وقتی مجله را انتخاب کردیم، باید به
دقت ضوابطی را که مجله برای نگارش مقاله (چه محتوا و چه مسائل ظاهری) نیاز
دارد را اعمال کنیم. در این مرحله، در کنار ویرایش مقاله (از نظر املایی و
انشایی)، باید ضوابط نگارش مقاله (مانند نحوه ارجاع دهی، صفحهآرایی،
فونتها و ...) را مو به مو اعمال کنیم.
وقتی که
از اعمال تمامی ضوابط نگارش مقاله مطمئن شدیم، مقالهمان را به مجله ارسال
میکنیم. فرآیند ارسال شامل نگارش نامه ارسال مقاله به سردبیر، ارائه
اطلاعت مربوط به نویسندگان و سایر اطلاعات لازم( مانند نداشتن تضاد منافع ،
رعایت اصول اخلاقی و...) است. این مرحله بعضا از طریق ارسال مطالب به صورت
ایمیل یا به صورت ارسال مطالب از طریق وبسایت مجله صورت میگیرد. از
زمانی که مقالهمان را به مجله ارسال میکنیم، فرآیند داوری مقاله شروع
میشود. بسته به تصمیمی که توسط سردبیر مجله و داوران مجله در مورد مقاله
ما گرفته می شود، ممکن است که لازم باشد این مرحله را چندین بار تکرار
کنیم. مقاله ممکن است در این مسیر مردود شود، مشروط شود، یا اینکه پذیرفته
شود.
به نام خدا
شاید بتوان گفت که مدل رقابتی پورتر، مشهورترین و کارآمدترین مدل تدوین
استراتژی است. این مدل بر شرایط رقابتی و حساسیت بالا نسبت به ورود و خروج
رقبای بالقوه به بازار و ارتباط بین نیروهای مؤثر بر عملکرد رقابتی سازمان
تأکید دارد. اساس تدوین استراتژی، سازگار بر رقابت است.
بطور کلی وضعیت رقابت برای یک سازمان مبتنی بر پنج نیروی اساسی است.
چشم و هم چشمی بین سازمانهای رقیب
تهدیدات ناشی از ورود یا رونق گرفتن محصولات جایگزین در بازار
تهدیدات ناشی از ورود رقبای جدید و تلاش برای پیشی گرفتن از یکدیگر در قلمرو صنعت مورد نظر
قدرت تآمین کنندگان در تحمیل خواسته های خود به شرکت
قدرت خریداران در تحمیل خواسته های خود به شرکت
قدرت
جمعی این نیروها، ظرفیت سودآوری نهایی یک تجارت را معین می کند. در صنعتی
که از نظر اقتصاددانان کاملاً رقابتی تلقی می شود، موفقیت آسان است. اما
این گونه ساختار صنعتی برای سودآوری بلند مدت بدترین چشم انداز را دارد.
به نام خدا
کنترل فرآیند آماری
STATISTICAL PROCESS CONTROL (SPC)
اگر قرار باشد یک محصول مشخصات مورد نظر مشتری را دارا باشد آنگاه این محصول باید بوسیله یک فرایند پایدار یا تکرارپذیر تولید گردد.
به عبارت دیگر
فرآیند تولید باید از تغییرپذیری کمی در حول مقدار هدف یا
ابعاد اسمی(Nominal Dimensions) مشخصات کیفی محصول یا خدمت برخوردار باشد.
کنترل فرآیند آماری مجموعه ای قدرتمند و توانا از ابزار حل مشکل است که در ایجاد ثبات در فرآیند و بهبود کارآیی از طریق کاهش تغییرپذیری مفید واقع می گردد
در هر فرآیند مقدار خاصی تغییرپذیری به طور ذاتی وجود دارد.
این تغییرپذیری ذاتی در اثر انباشته شدن مجموعه زیادی از انحراقات کوچک و غیرقابل اجتناب به وجود می آید.
منابع ایجاد تغییرپذیری در فرآیند که شامل انحرافات تصادفی نیست را انحرافات با دلیل(Assignable Causes) نامند
ابزار هفتگانه SPC
The Magnificent Seven
1-هیستوگرام
2-برگه کنترل
3-نمودار پارتو
4-نمودار علت ومعلول
5-نمودار تمرکز نقصها
6-نمودار پراکندگی
7-نمودار کنترل
کنترل کردن یک کیفیت به زبان آماری
1-توزیع، طبیعی(نرمال) باشد
2-مرکزیت آن منطبق بر هدف باشد
3-پراکندگی توزیع کم باشد
به نام خدا
با سلام خدمت شما دوستان عزیز
لغت نامه مهندسی صنایع تقدیم شما می شود.
فایل به صورت PDF می باشد!
حجم فایل:حدود 350 کیلو بایت
مخفف عبارت Total Productive Maintenance به معنی نت بهره ور فراگیر است. TPM یک چارچوب فکری منحصر به فرد است که می توان بر پایه آن، نظام جامع نت را در یک سازمان بنا نهاد.
تصمیم گیری برای استفاده کارا از نیروی انسانی، تجهیزات و دیگر منابع سازمانی برای هر مدیری، امری ضروری است . از این رو، مدیر همیشه در صدد است تا بیشترین بهرهوری را از امکانات و منابع خود برای دستیابی به هدفهای از پیش تعیین شده، محقق سازد. شبیه سازی (Simulation)میتواند به عنوان یکی از تکنیکهای موَثر و پرقدرت مدیران امروزی مورد استفاده قرار گیرد. شبیه سازی تقلیدی از عملکرد یا سیستم واقعی با گذشت زمان است که گذشته از اینکه با دست یا به وسیله کامپیوتر انجام می شود، به ایجاد ساخت تاریخچه سیستم و بررسی آن به منظور دستیابی به نتیجه گیری هایی در مورد عملکرد سیستم واقعی مربوط می شود. تکنولوژی و نرم افزارهای شبیه سازی یکی از قدرتمندترین روشها و ابزارهای در خدمت مدیران، مهندسان صنایع، تحلیلگران سیستمها و ... که آنها را قادر میسازد پیش از اتخاذ هر تصمیمی در مورد هر سیستم تولیدی یا خدماتی در دست پیاده سازی و یا در حال کار را شبیهسازی کرده،بررسیهای لازم آماری را در تمامی ابعاد آن، برای تصمیمگیری بهتر و با هدف کاهش هزینه و افزایش سود یا راندمان به عمل آورند.
مقدمه
تکنیک شبیه سازی، فرآیندی است که به سازمانها کمک می کند تا نتایج عملکرد و فرآیند تصمیم گیری خود را پیشبینی، مقایسه و بهینه سازی کنند؛ بدون اینکه هزینه و ریسک تغییر فرآیندهای جاری و اجرای جدید را ، متحمل شوند. در حقیقت، شبیه سازی فرآیندی تکنیکی است که امکان نمایش فرآیند ها، منابع، کالاها و خدمات را در مدل دینامیکی فراهم می کند. به وسیله این ابزار کارامد، می توان هزینه ها و ریسک اتخاذ تصمیمهای نادرست در سازمان را کاهش داد و فرآیندها و محصولات سازمان را بهبود بخشید. هدف از ایجاد شبیه سازی به عنوان ابزاری جهت تحلیل برای پیش بینی تاثیر تغییرات سیستمهای موجود و طراحی برای پیش بینی عملکرد سیستم جدید است. مطالعات شبیه سازی برای تغییر در چگونگی روشهای کار و روشهای به کارگیری منابع است. مطالعات شبیه سازی مـــی تواند تاثیرهای فراوانی بر ارزش افزوده نهایی داشته باشند. این امر موجب شده است که در مهندسی مجدد طرحها، طراحی کارخانه و محصول، شبیهسازی کاربردهای ویژه خود را یافته، مدل سازی از واحدهای تولید، مطرح و اجرا شود. شبیه سازی یکی از روشهایی است که برای شناختوضع موجود و بهبود عملکرد سیستمها به وجود آمده و یکی از پرقدرترین و مفید ترین ابزارهای تحلیل عملکرد فرایندهای پیچیدة سیستمها است. با استفاده از شبیهسازی، میتوان طیف گستردهای از مسائل دینامیک ( پویا ) را در حوزههای ساخت و تولید، پشتیبانی و خدمات، تجزیه و تحلیل کرد. شبیهسازی این امکان را فراهم می آورد تا بتوان جریان مواد و کالاها، منابع انسانی، و اطلاعات را در سازمان خود مدل سازید و به واسطه شبیه سازی و تنظیم سناریوهای مختلف، انیمیشن 3 بعدی و ... سیستم را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده، نسبت به انجام بهبودهای بالقوه در آن اهتمام ورزید. تغییرات در سیستم را می توان ابتدا شبیه سازی کرد تا تاثیرشان بر عملکرد سیستم پیش بینی شود. شبیه سازی به منظور بررسی سیستمهای در دست طراحی نیز پیش از ایجاد آنها، کاربرد دارد.
تعریف شبیه سازی
شبیه سازی در فرهنگنامه WEBSTER به معنای: وانمودکردن یا نایل شدن به اصل چیزی بدون واقعیت است. شبیه سازی رایانه ای را به فرایند مدل سازی با استفاده از روابط ریاضی و منطقی و نیز اجرای مدل به وسیله رایانه گویند.
شبیهسازی، تکنیکی است که امکان نمایش فرآیندها، منابع، کالاها و خدمات را در مدل دینامیک رایانه ای فراهم میسازد. در حقیقت شبیه سازی رایانهای ابزاری نیرومند برای پشتیبانی از تصمیمهای مدیریت و کاهش ریسک فرآیند تصمیمگیری با استفاده از ارزیابی و تحلیل استراتژی های مختلف است.
از شبیهسازی تعریفهای زیادی ارائه شده است، اما جامعترین و کاملترین تعریف را شانون ارائه داده است:
شانوندر کتاب خود: علم و هنر شبیه سازیسیستمها شبیه سازی را چنین تعریف میکند: شبیه سازی عبارت از فرایند طراحی مدلی از سیستم واقعیوانجام آزمایشهایی با این مدل است که با هدف پیبردن به رفتار سیستم ، یا ارزیابی استراتژیهای گوناگون - درمحدودهای که به وسیله معیار و یا مجموعهای از معیارها اعمال شده است- برای عملیات سیستم، صورت میگیرد. (شانون،1731 )
شبیه سازی چیست؟
شبیه سازی علم و هنر ساختن نمایشی (مدلی) از یک پروسه یا سیستم، به منظور ارزیابی و آزمایش راهبردها می باشد، و یا شبیه سازی، روشی برای آگاهی از نتایج ایدههای پیشنهادی پیش از اجرای آنها است.
شبیه سازی را می توان برای بررسی و آزمایش روابط متقابل هر سیستم ساده و یا پیچیده، مشاهده تغییرات اطلاعاتی، سازمانی و محیطی و تاثیر این تغییرات بر رفتار مدل، شناخت و اصلاح در سیستم در حال بررسی به منظور تحقیق در مورد پاسخهای تحلیلی، مورد استفاده قرار داد.
در شرایطی ویژه باید از شبیه سازی استفاده کرد و آن در صورتی است که شرایط تحمیلی از سوی مسئله، امکان استفاده از راههای دیگر را برای حل آن مسئله محدود کند. این شرایط شامل:
زمانی است که تجزیه و تحلیل جبری میسر نیست، مانند: سیستم های غیر قطعی، سیستم های پویا، سیستم های پیچیده.
زمانی است که امکان آزمایش در دنیای واقعی وجود ندارد : سیستم هنوز ایجاد نشده است، ریسکهای زیاد و خطرناکی وجود دارد، هزینه آزمایش بالا باشد.
اما زمانی ممکن است استفاده از شبیه سازی منجر به تامین هدفهای مورد نظر نشود. در این مواقع بهتر است برای حل مسئله، به دنبال راه حل دیگری باشیم. این موارد شامل زمانی است که:
- مسئله به طور کامل بررسی ومطالعه نشده باشد.
- هدف فرموله شده ای وجود ندارد.
- بتوان مسئله را از راه محاسبات جبری حل کرد.
- هیچ دیدی نسبت به جوابهای مسئله وجود نداشته باشد.
- بهره وری سیستم بسیار بالا باشد و الگوی ورود نیز بی نظم باشد.
برای ایجاد شرایط مناسب تدوین فرایند شبیه سازی، مراحلی متصور است. انجام درست این مراحل متضمن نتیجه گیری بهینه خواهد بود. این مراحل عبارتند از:
1. تعریف مسئله؛ 2. مشخص کردن هدفها؛ 3. بیان شرح کلی از سیستم؛ 4. جمعآوری دادهها؛5. ساخت مدل؛ 6. اعتبارسنجی و اعتبار بخش؛
7. اجرای مدل؛ 8. تجزیه و تحلیل نتایج؛ 9. جمع بندی و ارائه گزارش.
چرا باید شبیه سازی کنیم؟
اما پرسشی که به طور معمول ایجاد می شود این است که انجام شبیه سازی چه لزومی دارد و چرا این تکنیک امروزه گستردگی روز افزونی یافته است؟ در پاسخ باید گفت:
- ممکن است آزمایشها روی سیستم واقعی، عملیات سازمان را مختل سازند.
- از آنجا که مردم جزء جدا نشدنی سیستم هستند، نتایج حاصل ممکن است متأثر از اثر هاثورن باشند ، یعنیمردم به علت زیر نظر بودن ، ممکن است رفتارشان را تغییر دهند .
- ممکن است یکسان نگهداشتن شرایط عمل برای هر بار تکرار یا اجرای آزمایش بسیار مشکل باشد .
- بهدست آوردن حجم نمونهای یکسان (و در نتیجه معنی دار بودن آماری) ممکن است به زمان و هزینةزیادی نیاز داشته باشد .
- ممکن است که آزمایش کردن در جهان واقعی امکان کاووش بسیاری از گزینهها را به دست ندهد.
دلایلی که در بالا گفته شد به دلیل مزایائی است که این تکنیک در رویارویی با محیط دارد. از جمله این مزایا می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. از این روش می توان در کمک به تحلیل هر سیستم استفاده کرد، هرچند داده های ورودی ناقص باشد.
2. معمولا دستیابی به داده های شبیه سازی بسیار کم هزینه تر از فراهم آوردن دادههای مربوط به سیستم حقیقی است.
3. پس از ساختن هر مدل، می توان به منظور تحلیل طرحهای پیشنهادی، بارها آن را به کار گرفت.
4. به کار گیری این روش معمولا آسانتر از روشهای تحلیلی است.
5. در برخی موارد تنها راه یافتن مسئله است.
هرچند شبیه سازی تکنیک کارامدی در بسیاری از زمینه های ذکر شده را دارد، اما باید توجه داشت این روش ضعفهایی هم دارد، که عبارتند از:
1. مدلهای شبیه سازی شده معمولا پر هزینه است؛ زیرا ساخت و معتبر سازی آنها معمولا زمان بر است.
2. شبیه سازی دقیق نبوده و نمی توان درجه این بی دقتی را اندازه گرفت. تحلیل حساسیت مدل نسبت بهتغییر مقدار پارامترها تنها بخشی از این مشکل را حل می کند.
انواع شبیه سازی
انواع مختلفی از شبیه سازی وجود دارد که اینجا برخی از آنها را یادآور میشویم :
1. شبیه سازی همانی: مدلها از نظر شباهت به سیستم واقعی، در یک حوزه وسیع قرار دارند . در انتهای اینحوزه میتوان خود سیستم را به عنوان مدل آن در نظر گرفت و رفتار آن را بررسی کرد. این روش را شبیه سازیهمانی نامند. به عبارت دیگر این روش همان آزمایش مستقیم روی سیستم است که گرچه ساده به نظر میرسد و در صورت یافتن پاسخی برای مسئله مورد نظر، صد در صد قابل استفاده و مفید است.
2. شبیه سازی نیمه همانی: همانگونه که از نام این روش بر میآید، در مطالعه سیستم سعی میشود تا آنجا کهامکان دارد از اشیاء و قوانین واقعی سیستم استفاده شود. تنها اشیاء یا مراحلی از سیستم واقعی که باعث غیرممکن شدن شبیه سازی همانی است، مدلسازی می شود. به عبارت دیگر بخشی از مدل سیستم، واقعیو بخش دیگر غیر واقعی یا شبیه سازی شده است. برای مثال: مانورهای نظامی که در آن سربازان، افسران وسلاحها واقعی بوده ولی خرابی یا کشتاری صورت نمیگیرد و محل عملیات هم، محل واقعی حمله یا دفاعنیست.
3. شبیه سازی آزمایشگاهی: در این روش بعضی از نماها و اشیای سیستم واقعی به وسیله امکانات آزمایشگاهی ساخته شده، بعضی نماها و روابط دیگر به وسیله نمادها جایگزین میشوند .
4. شبیه سازی کامپیوتری: در شبیه سازی کامپیوتری، مدلی که از سیستم زیر بررسی ساخته میشود، یکبرنامه کامپیوتری است؛ یعنی تمامی اشیا و نماهای سیستم به ساختارهای برنامهای و تمام مشخصات و رفتارآنها به متغیرها و توابع ریاضی تبدیل میشود . قوانین و روابط حاکم بر سیستم و ارتباطشان با یکدیگر دربرنامه در نظر گرفته میشود . شبیه سازی کامپیوتری به علت عملی بودن و دارا بودن امتیازهای ویژه خود برای بررسی و مطالعه اغلب سیستمها، از قبیل: حمل و نقل، بیمارستان، سیستمهای صنعتی، تولیدی، ترافیک، انبار و غیره به کار میرود.
موارد استفاده از شبیه سازی
با توجه به مطالبی که گفته شد و با گسترش این تکنیک مفید در دنیای امروزی، موارد استفاده ی مختلفی برای آن وجود دارد که برخی از آنها به این شرح است:
1. خطوط تولید از قبیل :خودروسازی، فولاد و... ؛
2. در کارخانهها، بنادر، سیستمهای حملونقل و لجستیک؛
3. خطوط ریلی و مترو؛
4. فرودگاهها و خطوط هوایی؛
5. مدیریت زنجیره تامین و سیستم های توزیع؛
6. صنایع نفت، پتروشیمی و گاز؛
7. ترافیک درون شهری و جادهای؛
8. گردش افراد در مناطقی از قبیل فرودگاه، ایستگاه قطار برای کاستن از انبوه جمعیت.
نتیجه گیری
تکنیکهای شبیه سازی که برای ارزیابی سیستم ها به کار می روند، ابزار بسیار مناسبی برای بهبود کیفیت مقیاس ، و معیارهای مورد استفاده در فرآیند طراحی، کدگذاری، و آزمایش گامهای سازمان ارائه می دهند که می توان آن را در شرایط واقعی به کار گرفت. در نتیجه، احتمال وجود نقص در محصولات و خدماتی که به مشتری ارائه می شوند کاهش یافته، نیازها و خواستههای مشتریان برآورده شده، سازمان به کامیابی در مأموریت خود دست می یابد.
از سوی دیگر با استفاده از تکنیک شبیهسازی می توان هزینهها را پیش بینی و اولویتها را تعیین کرد. محصولات و خدمات را طبقه بندی کرده، نیروی کار مورد نیاز را تشخیص داد و در حقیقت با استفاده از داده های حاصل از به کارگیری تکنیک شبیه سازی، مدیریت با اطمینان بیشتری در مورد هزینه، بودجه، نیروی انسانی و... برنامه ریزی و تصمیم گیری می کند.
منابع
۱.شانون رابرت، علم و هنر شبیه سازی سیستمها، مرکز نشر دانشگاهی، 1371
2. دکتر حسن صالح فتحآبادی: شبیه سازی سیستمها به وسیله کامپیوترهای رقمی، نشر دانشگاهی،1378
3. مومنی ، منصور: پژوهش عملیاتی (مدلهای احتمالی)، انتشارات سمت،0831
4. جری بنکس و جان کارسن، شبیه سازی سیستمهای گسسته- پیشامد، انتشارات دانشگاه شریف، 1376
5. مقالات اینترنتی
یک بخش تولیدی از یک کارخانه را در نظر بگیرید. این بخش سیستمی متشکل از نیروی انسانی، فضای فیزیکی، تجهیزات و ماشینآلات، مواد اولیه یا مواد در جریان ساخت، انرژی و اطلاعات است. ظرفیت این بخش تولیدی به چه میزان است؟ آیا این ظرفیت میتواند افزایش یابد؟ چگونه میتوان ظرفیت تولید بخش را افزایش داد؟ آیا از صنایع موجود در این بخش (نیروی انسانی، فضا، تجهیزات و ماشینآلات، مواد، انرژی و اطلاعات) به شکل بهینه استفاده میشود؟ چه بهبودهایی میتوان در این بخش ایجاد کرد؟
ارزیابی کار و زمان (مطالعه کار و زمان سنجی)، توالی عملیات، تعادل خط تولید و مونتاژ، استقرار بهینه تجهیزات، برنامهریزی حمل و نقل درون بخشی، طراحی بهینه ایستگاههای کاری، طراحی و استقرار انبارهای واسط از جمله مباحث مهندسی صنایع و سیستمها هستند که میتوانند در بهبود یک بخش تولیدی بکار گرفته شوند .
فرض کنید قرار است کارخانههایی با حوزههای تولید مواد غذایی، مواد شیمیایی، خودرو و لوازم الکترونیک احداث شوند؟ به نظر شما چه تخصصهایی در طرحریزی هر یک از این واحدهای صنعتی موردنیاز است؟ به ترتیب در هر حوزه آیا تخصص مهندسی صنایع غذایی، مهندسی شیمی، مهندسی مکانیک و مهندسی الکترونیک برای طرحریزی کافی است؟ هر یک از این تخصصها در چه فعالیتهایی از طرحریزی مفید واقع میشوند؟ آیا این تخصصها آنگونه شناخت و درکی که مهندس صنایع و سیستمها از سیستمهای تولیدی و خدماتی دارد را دارا میباشند؟ آیا طرحریزی هر یک از این کارخانهها به یک تیم طراحی نیاز ندارد؟ هماهنگکننده این تیم باید چه تخصصی داشته باشد؟ چه تخصصی میتواند از مجموع نظرات تخصصهای مختلف نتیجهگیری کند؟
طرحریزی واحدهای صنعتی و خدماتی یا هر گونه سازمان دیگر ممکن است نیازمند تخصصهای مختلفی باشد که در رأس آنها تخصص مهندسی صنایع و سیستمها قرار دارد. طرحریزی از جمله فعالیتهایی است که در آن از بیشتر تکنیکهای مهندسی صنایع استفاده میشود. معمولاً مراحلی که در طرحریزی در نظر گرفته میشود عبارتند از:
(1) مطالعات امکانپذیری
(2) طراحی محصول
(3) طراحی فرایند ساخت( مسیر توالی عملیاتهای مختلف روی قطعات)
(4) طراحی عملیات ساخت (با کدام ماشین، کدام اپراتور، چگونه، چه مقدار فشار و چه مواد اولیه و . . .)
(5) طرحریزی واحدها (چه نوع ماشینآلات، چه نوع استقرار، چه نوع ابزار، ایستگاههای کاری و . . .)
(6) طرح ساختمان و تأسیسات
(7) برآورد هزینههای انجام کار
(8) ارزیابی مالی طرح
(9) ساخت ماشینآلات
(10) تهیه زمین، آمادهسازی زمین و ساختمان
(11) خرید ماشینآلات و آموزش پرسنل
(12) نصب و راهاندازی ماشینآلات
(13) شروع تولید
(14) انبار و توزیع
(15) فعالیتهای بازاریابی برای توسعه و گسترش دامنه فعالیتها
(16) بررسی مشکلات اجتماعی و سعی در رفع آن (بازخورد اطلاعات و مشکلات)
کنترل موجودی
فرض کنید در کارخانه شما برای تولید محصولات مختلف از مواد اولیه مختلف و به مقادیر متفاوت استفاده میشود؟ تولید شما تا زمانی ادامه خواهد داشت که مواد اولیه موجود باشد؟ برای حذف وقفههای تولید (که خود هزینههایی در بر دارد) چه میکنید؟ آیا میزان زیادی از مواد اولیه را انبار میکنید تا برای مدت قابل ملاحظهای مطمئن باشید که تولید ادامه خواهد داشت؟ آیا هزینههای انبارداری افزایش نخواهد یافت؟ آیا فضای انبار به قدر کافی موجود است یا اینکه به صورت دورهای سفارش مواد اولیه میدهید؟ در این صورت آیا هزینههای سفارش بالا خواهد بود؟ چه سیاستی را باید اتخاذ نمود تا حداقل هزینه را در بر داشته باشد؟ علاوه بر مواد اولیه، موجودی قطعات یدکی تجهیزات و ماشینآلات به چه میزان باید باشد؟ میزان استفاده از قطعات یدکی در سال چیست؟
با استفاده از تکنیکهای کنترل موجودی میتوان به پرسشهای فوق پاسخ داد. تعیین میزان سفارش اقتصادی، ذخیره احتیاطی، طول دوره سفارش از جمله مواردی هستند که با استفاده از این تکنیکها تعیین میگردند.
هدف واحدهای تولیدی پاسخگویی به تقاضای بازار مصرف است و تغییر تقاضای مصرف تأثیر مستقیم بر تولید واحدها خواهد داشت. برای هماهنگی با تقاضای بازار چه سیاستی برای تولید باید اتخاذ نمود؟ آیا همواره با یک نرخ ثابت باید تولید کرد؟ تقاضا چگونه بر میزان تولید تأثیر میگذارد؟ چه هزینههایی در تولید و تغییر میزان تولید نقش دارند؟ برای پاسخگویی مناسب به بازار آیا تولید بیشتر از تقاضا و نگهداری آن در انبار کالاهای ساخته شده، راهکار مناسبی است؟ هزینههای نگهداری بیشتر است یا هزینههای راهاندازی مجدد تولید؟ ترکیب بهینه تولید محصولات چیست؟
با استفاده از مفاهیم و تکنیکهای برنامهریزی تولید میتوان به راهکارهایی رسید که در آن مجموع هزینههای تولید، نیروی انسانی، راهاندازی و موجودی را به حداقل خود رساند. در این مبحث از تکنیکها و مدلهای ریاضی و هیوریستیک استفاده میگردد و میتوان به راهکاری دست یافت که در آن میزان تولید از هر محصول در هر دوره زمانی از افق برنامهریزی تعیین شده است. پیشبینی بازار مصرف نیز از جمله مواردی است که در برنامهریزی تولید مورد بحث قرار میگیرد. با استفاده از برنامهریزی تولید از نوسانات تولید کاسته شده و استخدام و اخراج کارگران نیز کاهش مییابد.
وقفههای تولید هزینههای زیادی از جمله بیکاری کارگران، راهاندازی مجدد، سود از دست رفته و ایجاد ضایعات را به دنبال دارد. یکی از علل وقفههای تولید، خرابی ماشینآلات و تجهیزات است. برای جلوگیری از خرابیها چه اقداماتی میتوان انجام داد؟ آیا انجام تعمیرات و نگهداری دورهای راه حل این مشکل خواهد بود؟ به چه اطلاعاتی از خرابیها نیاز است؟ نگهداریها، تعویضها و تعمیرات در چه زمانهایی باید انجام شود؟ چه چکلیستهایی باید طراحی گردد؟
در برنامهریزی نگهداری و تعمیرات با استفاده از تکنیکهای پیشبینی و آماری، زمان نگهداری پیشگیرانه و تعویضها محاسبه شده و در قالب یک سیستم اطلاعاتی- عملیاتی نظاممند میگردند. با بکارگیری چنین سیستمی، بخش قابل ملاحظهای از وقفههای تولید که ناشی از خرابی ماشینآلات هستند برطرف خواهد شد.
تولید محصولات باکیفیت، چه از جهت رقابت در بازار و چه از لحاظ اخلاقی دارای اهمیت بالایی است. کیفیت محصولات میتواند متأثر از عواملی از قبیل تجهیزات تولید، مواد اولیه، نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی حاکم بر محیط سازمان، دانش فنی، آموزش و . . . باشد. در اینجا این پرسش مطرح میگردد که چگونه میتوان هر یک از این عوامل را در جهت دستیابی به کیفیت مطلوب کنترل نمود.
کنترل کیفیت یکی از مباحث مهندسی صنایع و سیستمهاست. کنترل کیفیت علاوه بر دسترسپذیر کردن کیفیت، بهرهوری فعالیت سازمان را نیز افزایش میدهد. در این راستا بسته به نوع عوامل مؤثر در کیفیت و وسعت حوزه بررسی، کنترل کیفیت آماری، تضمین کیفیت و کنترل کیفیت فراگیر مطرح شدهاند. هر یک از کنترلهای اشاره شده به مقدمات و ابزاری نیاز دارند که طراحی و پیادهسازی آنها در مهندسی صنایع و سیستمها مورد مطالعه قرار میگیرند.
فرض کنید قرار است یک بخش، یک انبار، یک واحد یا یک کارخانه احداث کنید. چه فعالیتهایی برای این هدف باید در نظر گرفته شوند؟ این فعالیتها به چه توالی و با چه پیشنیاز و پیآیندی انجام شوند؟ هر فعالیت در چه مدت زمانی باید انجام شود؟ تاریخ مجاز برای شروع و خاتمه هر فعالیت چیست؟ انجام هر فعالیت به چه منابعی نیاز دارد؟ منابع مورد نیاز به چه میزان و در چه زمانهایی قابل دسترس هستند؟ مدت زمان انجام کل فعالیتها چقدر خواهد بود؟ در صورت تأخیر در انجام یک یا چند فعالیت، چه تأخیری در دستیابی به هدف ایجاد میشود؟
پروژه به کار یا مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که تکرار پذیر نباشند. برای مثال تولید یک محصول، یک فعالیت تکراری است که یک کارخانه در طول سالها انجام میدهد ولی احداث یک بخش جدید کاری ممکن است در طی سالها تنها یک بار اتفاق بیافتد. تکنیکهایی که در مدیریت و کنترل پروژه مورد استفاده قرار میگیرند به تمامی پرسشهای فوق پاسخ میدهند و تصویر مناسبی از وضعیت پروژه را که ممکن است شامل هزاران فعالیت باشد در اختیار مدیریت قرار میدهد.
همانطور که گفته شد نیروی انسانی یکی از مهمترین عوامل تولید است. نیروی انسانی موجود در سیستم در تعامل با دیگر اجزای سیستم یعنی مواد اولیه، تجهیزات و ماشینآلات، انرژی و اطلاعات است. هر یک از اجزای سیستم به نیروی انسانی چه تأثیری میگذارد و چه تأثیری می پذیرد؟ اجزای سیستم باید دارای چه خصوصیاتی باشند تا باعث کاهش بهرهوری نیروی کار نگردند؟ از لحاظ اخلاقی چه استانداردهایی برای هر یک از اجزای سیستم باید در نظر گرفته شود تا موجب آسیب رساندن به نیروی کار نگردد؟ محیط کار باید چگونه طراحی شود تا روحیه پرنشاطی را در نیروی انسانی تقویت کند؟ خصوصیات فرهنگی و اجتماعی سازمان چه تأثیری بر نیروی انسانی دارند؟
مهندسی صنایع در این حوزه با بررسی محیط کار، ماشینآلات، سیستم ارتباطات، ساختار نظارت و ساختار سازمانی و با تهیه استانداردهای موردنیاز، اقدامات لازم را برای برقراری تطابق استانداردها با عوامل انسانی ارائه میدهد. مجموعه تکنیکها و مفاهیم ارگونومی و روانشناسی این حوزه، عنوان مهندسی فاکتورهای انسانی گرفته است.
هر سازمان، بزرگ یا کوچک، به شدت وابسته به اطلاعات است. سازمان به اطلاعاتی از مشتریان، بازار، تهیهکنندههای مواد اولیه و رقبا نیاز دارد. همچنین باید اطلاعات دقیقی از کارمندان و کارگران و مهارتهای آنها، سطح بهرهوری، توانایی تجهیزات و ماشینآلات، نحوه انجام فرایندها، ظرفیت تولید، خصوصیات فرایندهای تولید، محل انجام هر فعالیت و . . . در دسترس باشد. مهندسین صنایع نیز در انجام همه فعالیتهای خود نیاز به اطلاعات مستند و مدون از محیط داخلی و خارجی سازمان دارند. چگونه باید اطلاعات موردنیاز جمعآوری شوند؟ از هر فعالیت تولیدی یا خدماتی، امور پشتیبانی، اداری و مالی چه دادههایی باید جمعآوری شود؟ چه فرمها و چکلیستهایی موردنیاز است؟ مدیریت به چه اطلاعاتی نیاز دارد؟ در چه مواردی از تصمیمگیری به اطلاعات نیاز هست؟ از اطلاعات چگونه میتوان در تصمیمگیری استفاده نمود؟ فناوری جمعآوری اطلاعات در سازمان چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟ چه سطحی از مکانیزهکردن سیستم موردنیاز است؟
اطلاعات به عنوان یکی از اجزای سیستم نقش مهمی در فعالیتهای مهندسی صنایع به عهده دارد. ضرورت جمعآوری، سازماندهی و استفاده از اطلاعات در تصمیمگیری، شاخهای به وجود آورده است که در هر فعالیت مهندسی صنایع به کار گرفته میشود. سیستمهای اطلاعات به علت اهمیت و وسعت، در سطوح کلاسیکی از جمله سیستمهای پردازش مبادلات، سیستمهای اطلاعات مدیریت، سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری و سیستمهای خبره دستهبندی شدهاند که در مهندسی صنایع و سیستمها مورد مطالعه قرار میگیرند.
یکی از مهمترین عوامل تولید نیروی انسانی است. برای انجام یک فعالیت تولیدی با بهرهوری مطلوب ضروری است که میزان و تخصص نیروی انسانی موردنیاز تعیین شود. در این راستا باید مشخص شود که فعالیت تولیدی چیست، چگونه انجام میشود و نیروی انسانی انجام دهنده آن چه خصوصیاتی باید داشته باشد. به عنوان مثال کارگر موردنیاز باید چه سطحی از تحصیلات داشته باشد و از لحاظ خصوصیات فیزیکی دارای چه قد و وزنی باشد؟
مهندسی صنایع با استفاده از مباحث و تکنیکهای برنامهریزی نیروی انسانی، شرح و خصوصیات فعالیتهای تولیدی را مشخص کرده و میزان حقوق و دستمزد نیروی انسانی را برآورد کند. به منظور تعیین میزان حقوق و دستمزد، هر فعالیت ارزیابی شده و بر اساس معیارهایی، ارزشگذاری میگردد.
هزینههای حمل و نقل بخش قابل ملاحظهای (بین 25 تا 50 درصد) از هزینههای واحدهای صنعتی و خدماتی را به خود اختصاص میدهند. حمل و نقل مواد اولیه به محل کارخانه، حمل مواد به بخش تولید، حمل و نقل بین بخشهای تولید، حمل محصولات ساخته شده و توزیع محصولات ساخته شده در بازار، مواردی هستند که هزینههایی را به کارخانه تحمیل میکنند در صورتی که هیچ گونه نقش بهرهور در تولید ندارند. چگونه میتوان هزینههای حمل و نقل را کاهش داد؟ برنامهریزی حمل و نقل شامل اصول و تکنیکهای ریاضی است که سعی در کاهش هزینههای حمل و نقل دارند.
مانند تمام مفاهیم موجود در علم و تکنولوژی درگاه ورودی به این حوزه نیز با تعریف نگهداری و تعمیرات آغاز میشود و این به جهت وجود تصورات غلط بسیاری است که در این حوزه مطرح میشود. متاسفانه این تصورات غلط در ذهن بسیاری از مدیران و حتی کارشناسان و شاغلان در امر نگهداری و تعمیرات نیز وجود دارد. اساسا نگهداری و تعمیرات (به اختصار نِت)، تنها حوزه نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه را شامل نمیشود، اگر چه این حوزه یکی از مهمترین استراتژیهای نگهداری و تعمیرات است. نگهداری و تعمیرات روغنکاری نیست، اگرچه روغنکاری یکی از فعالیتها و اقدامات مقدماتی در حوزه نگهداری و تعمیرات است. نگهداری و تعمیرات یک اقدام بحرانی و سریع برای تعمیر دستگاهها نیست؛ اگر چه سرعت بالا در اجرای فعالیتهای نگهداری و تعمیرات یکی از شاخصهای مهم در این زمینهاست. نگهداری و تعمیرات یک هنر است؛ چرا که پیش از وقوع یک مشکل و همچنین در هنگام وقوع آن، توانایی انتخاب رویکردها و فعالیتهای مختلف وجود دارد. لذا مدیران، سرپرستان و کارشناسان و مسئولان نگهداری و تعمیرات از نقش پررنگتری نسبت به سایر پارامترهای دیگر حتی «ماهیت مشکل ایجاد شده» برخوردار خواهند بود.